یکی از این پیجهای عربی فیسبوک مطلبی بلند گذاشته بود که بلقیس، همان زن معروف نزار قبانی، دختر یاسر عرفات بوده. با کلی توضیح که وقتی بلقیس توی اون بمبگذاری بیروت کشته شد، یاسر عرفات چنین و چنان کرد. بعد توی کامنتها بحث شده بود که این دیگه از اون حرفاست؛ مرحوم رو مسموم کردید، حالا براش حرف هم در میآرید؟ یه عده هم در مقابل جواب داده بودند که لطفن کمی بیشتر متن رو درک کنید؛ بلقیس دختر انقلاب یاسر عرفات بوده، نه دختر نسبیش والخ. بعد من ولی با خودم فکر کردم که بلقیس نه دختر یک مرد عراقی بوده، نه دختر یاسر عرفات. من میگم بلقیس دختر خود نزار قبانی بوده. نطفهی بلقیس رو نزار قبانی بود که منعقد کرد، پروروندش، به عالم نشونش داد. بلقیس رو تبدیل کرد به الهه و محبوبهی عالم خیال کلی آدم. این نزار بود که بلقیس رو کشف کرد. از ورای چشم و صورتی که همهی آدمها توی خیابون از بلقیس میدیدن، کسیکه چیزی رو در اون دید که بقیه نمیدیدن، کسیکه کلی زیبایی به بلقیس داد و موضوع شعر و ترانههای بسیارش کرد نزار قبانی بود. آدمها بدون همدیگه زیبا نیستند. اگر نزار نبود، کجا بلقیس میتونست بلقیس بشه؟ اگر شاملو نبود کی میتونست «آیدا در آینه» رو روایت کنه و زن رو اینقدر خوب به خودش نشون بده. وگرنه بلقیس قبلن هم بود، آیدا هنوزم هست اما کو اون همه زیبایی و طراوات؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر